ارتباط بین فساد و نقض حقوق بشر

 

معمولا وقتی از حقوق بشر صحبت می‌کنیم حقوق اساسی همچون آزادی بیان، آزادی‌های سیاسی و مذهبی و حقوق زنان و کودکان به ذهنمان می‌رسد: در مقابل ارتباط فساد، اعم از اقتصادی، سیاسی و قضایی، با نقض حقوق بشر کمتر بدیهی و مشخص به نظر می‌آید. در این مقاله سعی داریم تا بحث مقدماتی و کلی در مورد ارتباط فساد و حقوق بشر مطرح کنیم و در جستارهای آینده به ابعاد مختلف این بحث مشخصا در زمینه‌ی ایران خواهیم پرداخت.

در ابتدا باید توجه داشت که فرعی پنداشتن ارتباط فساد و نقض حقوق بشر مساله‌ای بین‌المللی‌ست، اما در سال‌های اخیر تلاش‌های بیشتری برای نشان دادن ارتباط میان این دو و اهمیت ان انجام شده، از جمله توسط سازمان‌های بین‌المللی مثل سازمان ملل و همینطور توسط پژوهشگران و فعالین حقوق بشر.

فساد پدیده‌ای تکین و مستقل نیست بلکه به طور عمیقی با خشونت سیستماتیک و نقض حقوقی که افرادی تجربه می‌کنند، در هم تنیده است. این درهم‌تنیدگی در کشورهایی مانند ایران که حکومت ‌های اقتدارگرا دارند و علاوه برگستردگی أنواع فساد، شفافیت و اطلاع رسانی درمورد فساد نیز با مشکلات متعددی رو به روست، عواقب جدی‌تری برای شهروندان دارد. فساد و نقض حقوق بشر معمولا علل ریشه‌ای مشترک دارند و در یک بستر مشترک رشد پیدا می‌‌کنند و گسترش می‌يابند، از این منظر بعضی از پژوهشگران پیشنهاد می‌دهند که هرتلاشی برای درک ابعاد فساد و متعاقبا مبارزه با آن در یک بستر مشخص باید به صورت همزمان به مسئله‌ی نقض حقوق بشر در ارتباط با فساد هم بپردازد.

از این منظر رویکرد سنتی به حقوق بشر را که معمولاً فساد و نقض حقوق را به عنوان حوزه‌های جداگانه با چارچوب‌های قانونی و مشخصات خاص خاص خودشان تلقی می‌کند، قایل نقد است. رویکرد مستقل دیدن فساد و نقض حقوق بشر نمی‌تواند واقعیت ظهور این مسائل در زندگی روزمره، به ویژه برای جوامع حاشیه‌نشین و فقیر را به درستی درک کند. در این زمینه، فساد نه تنها یک تخلف اقتصادی بلکه نوعی خشونت است که هم به صورت واقعی و هم به صورت ضمنی تحقق می‌یابد و اغلب از طریق همان نهادهای دولتی که مسئول حفظ حقوق شهروندان هستند، بروز می‌کند.  به گفته‌ی دفتر :کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل

فساد و جریان‌های مالی غیرقانونی مرتبط با آن، چالش بزرگی برای بسیاری از جوامع به شمار می‌آید، زیرا درآمدهای عمومی را منحرف کرده و بودجه‌های عمومی را که باید برای ارائه خدمات ضروری مانند بهداشت، مسکن، آموزش و سایر خدمات حیاتی استفاده شوند، تضعیف می‌کند. این امر توانایی دولت‌ها برای انجام تعهدات حداقلی و تعهدات قانونی پیشین خود در راستای استفاده از تمام منابع موجود برای احترام، حمایت و تحقق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را تضعیف می‌کند. علاوه بر این، فساد به عملکرد و مشروعیت نهادها و فرآیندها، حاکمیت قانون و در نهایت خود دولت آسیب می‌زند.

برای روشن‌تر شدن مساله در اینجا تعدادی از حقوق اساسی که به دلیل وجود و عدم کنترل و مبارزه با  فساد ممکن است نقض شوند را بررسی می‌کنیم.

حق حفاظت از بردگی: در مواردی  که پلیس، مرزبانان یا بازرسان در ازای دریافت امتیازات یا پول شواهد مربوط به قاچاق انسان را نادیده می‌گیرند.

حق دسترسی به غذا
زمانی که فساد در سیستم مالکیت اراضی اخلال ایجاد می‌کند، مثلا از طریق تغییر کاربری زمین‌های کشاورزی که در افتصادهای کوچک محلی حائز اهمیت هستند.  فساد همچنین می‌تواند در روند توزیع کمک‌های بشردوستانه، در کشورهایی که دچار بحران منابع غذایی هستند یا در میانه‌ی جنگ قرار دارند، تاثیر منفی بگذارد و دسترسی به نیازهای اولیه مانند آب و غذا را برای شهروندان محدود کند.

حق سلامت
در مواردی که داروها منحرف یا دستکاری می‌شوند، در ازای دریافت خدمات بهداشتی رشوه درخواست می‌شود، تأمین داروها و تجهیزات پزشکی فریبکارانه است، یا کارکنان منابع سیستم بهداشتی را به سرقت می‌برند و به این ترتیب حق افراد برای دستیابی به منابع مرتبط به سلامت را نقض می‌کنند..

حق مالکیت
زمانی که فرآیندهای ثبت مالکیت، مالکیت یا بازپس‌گیری به دلیل سفارشات یا رشوه‌خواری تبعیض‌آمیز یا دلخواهانه است، فساد سیاسی و قضایی در موارد حاد همچنین به مصادره‌ی أموال شهروندانی که حکومت‌های اقتدارگرا آن‌ها را نا مطلوب می‌شمارد می‌انجامد..

حق آموزش
زمانی که بودجه‌های مدارس و لوازم تحصیل به سرقت می‌رود، یا دسترسی و ارزیابی به رشوه بستگی دارد و تمامی جنبه‌های حق آموزش (دسترس‌پذیری، قابلیت دسترسی، پذیرش و کیفیت) تحت تأثیر قرار می‌گیرد..

حق کار

از طریق فرآیندهای استخدام یا ترفیع که به دلیل رابطه‌های خانوادگی، دوستانه،  یا رشوه‌خواری جانبدارانه هستند. در کشورهایی که حکومت‌هایی ایدئولوژیک دارند علاوه بر موارد فوق، نوع مشخصی از فساد تحت عنوان فساد ایدئولوژیک نیز سهم قابل توجهی در محدود کردن حق دسترسی به کار مناسب برای افراد دارد، که این نوع فساد از طریق سیستم گزینش مذهب محور اعمال می‌شود.[1]

حق مشارکت در امور عمومی
زمانی که در ازای رأی، پول مبادله می‌شود یا ثبت‌نام برای کاندیداتوری در انتخابات به سفارش یا رابطه خانوادگی وابسته است. در حکومت‌های اقتدارگرای ایديولوژی محور، تاثیر فساد سیاسی و ایدئولوژیک در این مورد نیز قابل مشاهده است..

حق حرکت آزادانه/پناهندگی
زمانی که در ازای دریافت مدارک سفر یا عبور از مرز، رشوه درخواست می‌شود، یا قاچاق مهاجران با همکاری مقامات عمومی فاسد تسهیل می‌شود..

حق برابری
زمانی که کسانی که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند رشوه پرداخت کنند، از دسترسی برابر به حقوق محروم می‌شوند.

در موارد حاد فساد می‌تواند حتی حق زندگی را نیز تحت تاثیر قرار دهد، برای مثال زمانی که به دلیل فساد و  رشوه زیرساخت‌های اساسی از جمله ساختمان‌های عمومی و مسکونی، راه‌ها و.... به درستی بنا و رصد نشده‌اند و می‌توانند جان افراد را به خطر بیاندازند. کشته شدن سوت‌زن‌ها و مدافعان حقوق بشر که به افشای موارد مرتبط به فساد می‌پردازند نیز طبعا جز مواردی‌ست که فساد بر نقض حق زندگی تاثیر می‌گذارد. .

در نهایت ، فساد همچمنین رشد اقتصادی و مدیریت مؤثر درآمد را مختل می‌کند، که توانایی دولت را برای تأمین مالی برنامه‌ها و نهادهای ضروری جهت رعایت تعهدات حقوق بشر بین‌المللی کاهش می‌دهد. .

همانطور که دیدیم پیوند بین نقض حقوق بشر و فساد پیوندی جدی و حتی ذاتی‌ست، به این معنا که فساد اصولا به روش‌های مختلف به نقض حقوق بشر می‌انجامد. بنابرین فساد را نمی‌توان از مسائل عدالت، انصاف و دسترسی برابر در جوامعی که حقوق بشر در آن‌ها نقض می‌شود، جدا کرد. با این وجود نقش فساد در تضییع حقوق بشر در بسیاری از موارد نادیده گرفته می‌شود، یکی از دلایل این امر، به ویژه در پیوند با نظام‌های سیاسی اقتدارگرا و خشونت ورز همچون ایران اینست که به دلیل میزان بالای خشونت مستقیم و قابل مشاهده‌ی حکومت، برای مثال در زمینه‌ی اعدام، سرکوب اعتراضات خیابانی، و نقض اغلب خشونت آمیز حقوق اولیه‌ی زنان و اقلیت‌ها و... اغلب تلاش‌های حقوق بشری به اطلاع‌رسانی و جلوگیری از این جلوه‌های واضح‌تر نقض حقوق بشر متمرکز می‌شود. اما باید توجه داشت که نقض حقوق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی که ریشه در فساد ساختاری دارند، هرچند شاید در نگاه اول بدیهی و یا در اولیت نباشند اما آثار بلندمدتشان به همان اندازه‌ی خشونت‌های عریان مخرب است، مخصوصا اینکه افراد طبقات فرودست و به حاشیه رانده شده بیشتر از این نوع نقض حقوق آسیب می‌بینند. البته مساله‌ جنبه‌ی عمومی‌تر و فراسرزمینی هم دارد، مشخصا اینکه، همانطور که در ابتدا ذکر شد، بحث اهمیت فساد سیستماتیک در نقض حقوق بشر تنها چندسال است که به صورت جدی در عرصه‌ی بین‌المللی مطرح و پیگیری شده است. در جستارهای بعدی به صورت انضمامی‌تر به ارتباط فساد، اعم از سیاسی، قضایی و اقتصادی و...، و نقض حقوق بشر در ایران خواهیم پرداخت.

 

 

  

منابع

 

Morten Koch Andersen, Why Corruption Matters in Human Rights, Journal of Human Rights Practice, Volume 10, Issue 1, February 2018, Pages 179–190

 

Cardona, Luz Angela, Horacio Ortiz, and Daniel Vázquez. "Corruption and Human Rights: Possible Relations." Human Rights Quarterly 40, no. 2 (2018): 317-341. 

 

Ratna Juwita, Exploring Corruption as a Violation of Human Rights in the Practices of International Human Rights Institutions, Journal of Human Rights Practice, Volume 15, Issue 1, February 2023, Pages 302–321

 

Matos de Oliveira, A.L. Exploring the Links Between Corruption and Human Rights Violations with a Focus on the Private Sector. J. Hum. Rights Soc. Work 8, 51–56 (2023).

  

https://www.u4.no/topics/human-rights/basics

 

https://assets.publishing.service.gov.uk/media/57a08b34e5274a27b2000a0f/integrating-humrights_.pdf

 

https://www.ohchr.org/en/good-governance/corruption-and-human-rights

 

 

[1] برای اطلاعات بیشتر درمورد این نوع فساد در ایران به گزارش مفصل پایگاه شفافیت در مورد شفافیت، فساد، و پاسخگویی در  در ایران مراجعه کنید

Previous
Previous

فساد در حوزه‌ی قضایی و نقض حقوق بشر

Next
Next

توصیه‌های پایگاه شفافیت برای افزایش شفافیت و اقدامات ضد فساد در ایران